متولد آخرین روز بهار

دفتر یادداشت مجازی من...

متولد آخرین روز بهار

دفتر یادداشت مجازی من...

55. بخشش

ببخش تا بخشیده بشی.


تمام حرف خدا اینه:    ببخش تا بخششم رو نشونت بدم.


تنها چیزی که بلد نیستم بخشش از ته دله. شاید در ظاهر ببخشم، ولی نمیتونم فراموش کنم حقی که از من گرفت و به دخترش داد.. یعنی دختر خودش خونش رنگین تره؟ یعنی ببخشم حقی که ازم گرفت؟ آهی که می کشم و سینه مو می سوزونه رو چی کار کنم؟ من بخشش بلد نیستم. حداقل تو این یه مورد. حداقل در مورد کسی که بابا صداش می زنم، ولی نه در باطن بابامه و نه در ظاهر می تونم راحت بابا صداش کنم. نمی تونم بدون اکراه بابا صداش کنم.


ولی اصلاً نمیدونم میگذرم و می بخشم یا نه.


این روزا همچین سخنرانی هایی از این رو به اون روم می کنه.

نظرات 1 + ارسال نظر
ELi یکشنبه 11 آبان 1393 ساعت 20:31 http://khuneyemajazieli.blogsky.com/

نه می گذری نه می ببخشی فقط یه روزی کمرنگ و بی اهمیت میشه ولی بازم نمی تونی ببخشی . از ته دل .بعضی چیزا رو حتی اگه آدم خودشم بخواد نمی تونه ببخشه . نمی دونم شایدم ماها واسه بخشش کوچیکیم .

حرفای این آقاهه خیلی خوبه :( خیلی وقت بود دلم می خواست یکی اینجوری حرف بزنه و این چیزا رو بگه :(

همون دیگه. میشه آه.. شاید این آه بگیره. نمیدونم میخوام این آه بگیره یا نه. خوشحال میشم از تلافی و انتقام. و می ترسم از تلافی و انتقام

خلاصه آبجی نمیدونم با خودم چند چندم :))

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد