متولد آخرین روز بهار

دفتر یادداشت مجازی من...

متولد آخرین روز بهار

دفتر یادداشت مجازی من...

89. دور تند



خب بلاخره روز موعود داره نزدیک و نزدیکتر میشه! هر لحظه به استرس من اضافه میشه و هر دفعه که کتاب باز میکنم حس میکنم چیزای جدیدی دارم میبینم! مطمئناً اونقدری که باید تلاش نکردم و خیلی روزها بود که واقعاً بیکار مینشستم پای تلویزیون و موبایل، وقت هایی بود که با اینکه حس درس داشتم وقتش رو نداشتم. اما خب وظعیتم از پارسال که کنکور آزمایشی دادم خیلی بهتره. اگه همه چی خوب پیش بره میتونم امیدوار باشم که مجاز به انتخاب رشته بشم، اما این که قبول بشم... نمیدونم واقعا

آزمون های آزمایشی که دادم نمیدونم دقیقاً سطح سوالاتش از کنکور اصلی بالاتره یا تو یه سطحه. اما امیدوارم بالاتر باشه اینجوری خودم رو امیدوار میکنم که به یه جایی میرسم!

با اینکه رشته تحصیلیم رو خیلی دوست داشتم و دارم و یه روزی آرزوم بود، اما با دیدن این همه درس رشته برق واقعاً ترسیدم و تو ذوقم خورد! اما به هر سختی بود دوره لیسانس گذشت. حالا تمام تلاشم برای اینه که با قبولی تو ارشد بیشتر به اون چیزی که آرزوم بود برسم. میدونم که درسامون مرتبط با همین دروس برق هست اما شدت و رنگ کمتری میگیره از همه مهمتر اینه که با تمام سختی هاش من درس خوندن رو دوست دارم! اصن نمیتونم تصور کنم یه روزی دیگه درسی برای خوندن نداشته باشم! حتی شده این درس یادگیری یه زبان جدید باشه. اما فقط باشه! من بهش معتادم
اما بگم از این روزهاااا. روزهایی که برای همه بلندتر شدن برای من کوتاه تر. یه دفعه به پنجشنبه میرسم و اصلاً یادم نمیاد شنبه و یکشنبه کی گذشت؟! با اینکه سرعت درس و دوره و تست زدن رو بردم بالا اما هنوز کم میارم. خلاصه که این روزها بگذره نفس راحتی میکشم! کلی برنامه دارم بعد از کنکور!! امیدوارم بعد کنکور که شد همه چی یادم نره

میرم که بسازم فردای بهتر
نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد