متولد آخرین روز بهار

دفتر یادداشت مجازی من...

متولد آخرین روز بهار

دفتر یادداشت مجازی من...

49. غروب پاییزه

چرا انقدر روزا طولانی شدن؟ چرا؟؟ چــــــــــرا؟؟


خوب پنجشنبه و جمعه و شنبه عصرا رفتم مغازه با علی. و چون خونه نبودم کارای خونه به درستی پیش نمی رفت و همه ی خونه آشفته بود. یه عالمه کار رو دیشب ساعت 12:30 تا 2 انجام دادم و امروز صبح هم تا ظهر باقی کارا رو انجام دادم. واقعاً نمی دونم اگه شاغل بودم می خواستم چی کار کنم؟!!

درس نمی خونم. پروژه ام رو کار نمی کنم. پروژه ورزش روزانه رنگی رنگی رو نگاه می کنم و حسرت می خورم، عکسای زنای ورزشکار رو نگاه می کنم و حسرت می خورم، چاق نشدم ولی دوست دارم ورزش کنم و هیکلم 20 شه... آمّــــــــــــــــــا من خیلی بی عرضه ام. همین :|

عصری به سرم زد برم به دختر همسایه پایینی بگم برنامه دانشگاهشو بیاره با هم هماهنگ شیم بریم ورزش. ولی یادم افتاد من اگه روزی یه ساعتم بی کار باشم باید برم سراغ پروژه.. فعلاً اون مهم تر از تفریح و ورزش و سرگرمیه :(


خلاصه این که زمونه با من یاری نمی کنه!! شایدم من با زمونه یاری نمی کنم. تنها کار مسخره ای که برای جلوگیری از افسردگی انجام می دم آرایش و تمیز کردن ابروهامه که حداقل ظاهرم تو ذوقم نزنه دیگه. سعی می کنم بعضی وقتا برقصم ولی یه آهنگ که گوش می دم عین پیرزنا احساس می کنم صدای آهنگ رو مخمه :))


فقط من اینجوریم یا همه همین جورین؟! شایدم تاثیر پاییزه.. شایدم جاه طلب شدم و دنبال چیزای جدیدترم!!

نظرات 4 + ارسال نظر
ELi سه‌شنبه 22 مهر 1393 ساعت 20:03 http://khuneyemajazieli.blogsky.com/

من تا حالا نشده اراده کنم و کاری رو نتونم انجام بدم ، مشکل اینجاس که الآن حس اراده کردن ندارم اونم فقط واسه درس :|

:)) بله 100% مشکل منم همینه :-"

نیلـــی سه‌شنبه 22 مهر 1393 ساعت 01:23

من دیگه حرفی ندارم

مرسی از نظرت :*

طاها یکشنبه 20 مهر 1393 ساعت 23:29 http://dastanakeman.mihanblog.com

سلام
معمولا تو تغییر فصل همه اینجوری میشن مخصوصا اول بهار و اول پاییز...اما پاییز تو لحظه هایی که داره دلبری میکنه یه چیز دیگه اس

شاد باشید مثل طلوع پاییز

سلام
من خودم خیلی پاییز و هوای مرطوب و خنکشو دوست دارم.. ولی شاید تحت تاثیر بدگویی های دیگران از پاییز قرار گرفتم!

ELi یکشنبه 20 مهر 1393 ساعت 20:09 http://khuneyemajazieli.blogsky.com/

روزا که کوتاه شدن در اصل :دی شبا طولانی شدن :/
چی بگم والا روزای پاییز سنگینن اصن ، ولی تو اراده کن کار نشد نداره
بعدم آدم به خودش نمی گه بی عرضه به دوست خودت فحش بده

آره خودمم سوتی رو گرفتم :دی
تو که لالایی بلدی چرا خودت خوابت نمی بره؟ :|
دوستم تویی :خخخخخخ

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد